زهی خیالات اشرافی !
«وَقَالُوا نَحْنُ أَکْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ»
«مترفین گفتند ما دارایى و فرزندانمان از همه بیشتر است و ما عذاب نخواهیم شد»[۱]
در این مطلب بناست تا به یکی دیگر از ویژگی های اشرافی گری و مترفین اشاره شود :
برای مترفین ، علاوه بر تقویت روحیاتی از جمله انکار توحید و معاد و تقلید کورکورانه از گذشتگان و ظلم و جور و فسق (خارج شدن از حد و حقوق) و خودپسندی و انزوای باطنی و … ، یک ویژگی بیش از بقیه موجب ماندگاری بر این مانور تجملاتی می گردد.
این خصوصیت یعنی ملاک و معیار قرار دادن ثروت و امکانات مادی، موجب می شود که . . .
این خصوصیت یعنی ملاک و معیار قرار دادن ثروت و امکانات مادی، موجب می شود که هر انسان متنعمی بیش از دیگران، شایستگی و آرامش را، متعلق به ثروتمندان و قدرتمندان خیال کند. در حالیکه خدای متعال می فرماید: «اموال و فرزندان تنها [وسیله] آزمایش هستند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است»[۲]
فرد متنعّم و مترف (مست نعمت) با این خصوصیت ، اندک امید تحول و تفکر آزادنه را از خود سلب میکند و نوعی اسارت و جبر خفی را مبتلا می گردد. اسارتی که فرد مترف را مدهوش آزادی می کند اما در سقوط. و او را به امید آرامشی که معلول دیگریست (اذن الهی)، همچنان در بردگی ثروت نگاه میدارد. بدون توجه به بار مثبت معنای آزادی که تنها در رشد و تکامل عقل پسند، خلاصه می شود.
«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ : او کسی است که سکینه و آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد»[۳]
همانطور که خدای متعال نمونه ای از این خصیصه را در سوره سباء به زیبایی اشاره فرموده:
« ما در هیچ شهر و دیاری پیامبری انذار کننده نفرستادیم مگر اینکه مترفین آنها (همانها که مست ناز و نعمت بودند) گفتند: ما به آنچه شما فرستاده شده اید، کافریم. و گفتند: اموال و اولاد ما (از همه) بیشتر است و ما هرگز مجازات نخواهیم شد! (ای پیامبر) بگو: پروردگار من روزی را برای هر کس (خدا) بخواهد وسیع یا تنگ میکند (نه فقط برای مقربینش) ولی اکثر مردم نمیدانند.»[۴]
توهّم حمایت سایرین از مترفین و درنتیجه کسب عزت و آبرو و شایستگی برای ایشان، در ابتدای کار می تواند برای هر فرد منفعت طلب، بسیار انگیزه ساز و محتمل الوقوع باشد درحالیکه باید همواره درنظر داشته باشیم این خودپسندی و انزوای فکری (ناشی از پس زدن دیگران)، همچنین می تواند عامل طرد شدن و حتی توجه فاسدین به او (به طمع ثروتش) گردد. از طرفی در جهان بینی الهی، حوادث و امور مختلف متأثّر از علت دیگری (اراده الهی) فوق علل مادیست و هر فردی کم و بیش این تاثیرات معنوی را در زندگی خود تجربه کرده هرچند بعدا متوجه آن شده باشد. چه بسا کاخ نشینانی که به هر دلیل کوخ نشین شده اند و بالعکس. بماند که این دنیا، ظرفیت کامل تحقق عدالت را نیز ندارد.
«فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا : عزّت همه، نزد خداست»[۵]
و در آخر خوب است بدانیم این آزمایشات شیرین و پر زرق و برق، همانطور که می تواند منجر به تلخی ابدی گردد ، همچنین می تواند با کمی دقت و هوشیاری عقلانی ، منجر به شیرینی های ماندگار و رضایت و آرامش واقعی نیز بشود. (مادی و معنوی چه در دنیا و چه در آخرت)
«فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنْفِقُوا خَیْرًا لِأَنْفُسِکُمْ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» ﴿۱۶﴾
«پس تا مى توانید از خدا پروا بدارید و بشنوید و فرمان ببرید و مالى براى خودتان (در راه خدا) انفاق کنید و کسانى که از خساست نفس خویش مصون بمانند، آنان رستگارانند.»[۶]
امام خمینی (ره) فرمودند: «آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود.»[۷]
2- انفال / آیه ۲۸
3- فتح / آیه ۴
4- سبأ / آیه ۳۴ و ۳۵ و ۳۶
5- نساء / آیه ۱۳۹
6- تغابن / آیه ۱۶
7- صحیفه امام خمینی / جلد ۱۷ / صفحه ۳۷۶